محمد وشنی

تعامل احزاب سیاسی و مردم ( قسمت اول )

در این میان به تبیین و تشریح مطالبی می پردازیم تا نهایتا به جواب سوالات گنگ و مجملی که در اذهان است از جمله اینکه آیا فعالیت احزاب سیاسی در ایران مانند فعالیت احزاب سیاسی سایر کشورهاست ؟ و مردم نیز با احزاب تعاملی دارند ؟ خواهیم پرداخت و .....

اعوذ بالله من نفسی

با سلام و درود خدمت تمامی همشهریان عزیز در شهرستانهای قزوین البرز و آبیک

قصد دارم به طور مختصر و مفید در خصوص رابطه و تعامل احزاب سیاسی بالاخص احزاب حال حاضر یعنی اصلاح طلب و اصولگرا با قاطبه ملت ، مطالبی رو به سمع و نظر شما عزیزان برسانم تا شاید گوشه ای از حقایق و آنچه که متاسفانه موجبات بی اعتمادی کنونی مردم و دلسردی آنان از حضور در عرصه انتخابات را رقم زده روشن نماییم . 

مطالب رو در دو قسمت مربوط به اول _ احزاب و گروه های سیاسی و دوم _ افراد جامعه ، تقسیم بندی و در حال حاضر نیز ، به قسمت اول یعنی احزاب و گروه های سیاسی می پردازیم .

اول )  احزاب و گروه های سیاسی : 

الف ) سابقه و پیشینه :

حسب تحقیقات به عمل آمده و شواهد موجود ، احزاب سیاسی تحت عنوان های اصلاح طلب و اصولگرا در اوایل انقلاب به کیفیت کنونی که شدت و حدت گرفته اند مطرح و اعلام موجودیت نکرده بلکه بعضاً تحت نام های احزاب چپ ( اصلاح طلب ) و راست ( اصولگرا )  و آرام آرام پا به منصه ظهور به معنای واقعی کلمه گذاشتند . در ادامه و در طول سالیان ، احزاب مزبور هر یک به دسته های دیگر تقسیم شده و عملاً صاحب زیر مجموعه گشتند برای مثال اصلاح طلبان به شاخه های روحانیون مبارز ، جبهه مشارکت و یا گروه های موسوم به دوم خرداد ، تقسیم شدند . در مقابل اصولگراها نیز به دسته ها و گروه های جامعه روحانیت مبارز ، جبهه پیروان خط امام و رهبری ، موتلفه اسلامی ، جبهه پایداری و ....  تقسیم شدند . گذشته از اینکه هر یک از احزاب مزبور برای خویش اهداف و و آمالی را پیش بینی و به عنوان مرامنامه خود تعرفه نمودند تاملا و تعجّبا در آستانه دوره هشتم مجلس شورای اسلامی و برخلاف دیدگاههای این دو طیف مختلف و مقابل یکدیگر ، گروه و یا دسته جات جدیدی تحت عنوان اصولگرایان اصلاح طلب و اصولگرایان تحول خواه نیز پا به عرصه وجود گذاشته و ابراز وجود نمودند . هر چند با تدقیق در غایات و اهداف این احزاب ، اعلام موجودیت گروه های جدید اخیرالذکر در واقع جمع نقیضین بوده و پذیرش وجود چنین گروههایی عملاً به دور از ذهن و منطبق با آنچه که احزاب اصلاح طلب و اصولگرا ادعا می نمایند ، نیست . به دیگر سخن ، شیر تو شیری که عوام به آن در سطح جامعه در محاورات خود اشاره می نمایند ، اینجاست . که صرفاً به جهت ترجیح منافع شخصی یا حزبی ، منتج به تشکیل چنین گروههای جمع دو طیف مقابل یکدیگر شده است . چنین اقدامی انسان را به یاد تهیه و تدارک رنگ صورتی با تلفیق رنگ های قرمز و سفید می‌اندازد که از قرار معلوم موسسین چنین گروه‌هایی خواسته اند نه قرمز باشند نه سفید ، بلکه میانه و صورتی باشند .

ب ) مبانی قانونی تشکیل احزاب سیاسی و تکالیف و وظایف :

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص احزاب و گروه های سیاسی در اصل ۲۶ چنین مقرر می دارد : " احزاب ، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند ، مشروط به این که اصول استقلال ، آزادی ، وحدت ملی ، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند . هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت . " قانون نحوه فعالیت احزاب و گروههای سیاسی مصوب ۹۴/۱۱/۰۴ بشرح ذیل در ماده یک به تبیین و تشریح احزاب و نحوه تشکیل ، وظایف و چارت سازمانی آنان اشاره نموده است .

فصل اول ـ تعاریف

ماده۱ـ اصطلاحات به کار رفته در این قانون، دارای معانی مشروح زیر می‌باشند :

۱ـ حزب: تشکیلاتی است متشکل از اشخاص حقیقی که با برنامه مشخص در جهت کسب و مشارکت در قدرت سیاسی و نقد و اصلاح آن، در چهارچوب قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی ایران براساس مرامنامه و اساسنامه مصوب خود در سطح ملی یا استانی فعالیت می‌کند .

حزب می‌تواند تحت عناوین دیگری مانند گروه، جمعیت، انجمن، جامعه، مجمع و سازمان سیاسی فعالیت کند .

۲ـ جبهه: ائتلافی سیاسی از احزاب دارای پروانه فعالیت در زمینه فعالیت مشخص است که با اطلاع کمیسیون احزاب موضوع ماده (۱۰) این قانون شکل می‌گیرد .

۳ـ عضو حزب: داوطلب واجد شرایطی که مراحل عضویت حزب را گذرانده و با پذیرش اساسنامه حزب دارای تعهدات و حقوق حزبی مطابق اساسنامه حزب می‌باشد .

۴ـ عضو مؤثر حزب: اعضای هیأت مؤسس، شورای مرکزی، دبیرکل، بازرسان و مسؤولان شعب استانی

۵ ـ ارکان حزب: هیأت مؤسس، مجمع عمومی، شورای مرکزی، دبیرکل و بازرسان و مسؤول شعب استانی طبق اساسنامه ارکان حزب محسوب می‌شوند .

۶ ـ هیأت مؤسس: اشخاص حقیقی می‌باشند که امور مربوط به تأسیس و وظایف مرتبط را پیگیری نموده و برای دریافت مجوز تأسیس و پروانه فعالیت اقدام می‌نمایند .

۷ـ مجمع عمومی: بالاترین رکن حزب است که طبق مرامنامه و اساسنامه از اجتماع اعضای حزب تشکیل می‌شود .

۸ ـ شورای مرکزی: متشکل از افراد منتخب مجمع عمومی است که طبق مرامنامه و اساسنامه به نمایندگی از مجمع، مسؤولیت هدایت و تحقق اهداف حزب را بر عهده دارند .

۹ ـ دبیرکل: عالی‌ترین مقام اجرائی حزب است که منتخب مجمع عمومی یا شورای مرکزی طبق اساسنامه می‌باشد .

۱۰ـ بازرسان: اشخاص آشنا به امور بازرسی می‌باشند که برای نظارت بر عملکرد شورای مرکزی، دبیرکل و سایر ارکان حزب از سوی مجمع عمومی انتخاب می‌شوند .

۱۱ـ مرامنامه: سند مصوب مجمع عمومی است که بیان‌کننده اهداف، آرمان‌ها، مبانی فکری و عقیدتی و خط و مشی‌های نیل به اهداف حزب می‌باشد .

۱۲ـ اساسنامه: سند مصوب مجمع عمومی است که بیان‌کننده ساختار تشکیلاتی و ارکان و حدود وظایف و اختیارات، نحوه تعیین و تغییر اعضاء ، شرایط تغییر و اصلاح مرامنامه و اساسنامه، مبنای اعتبار اسناد اداری و مالی، تعیین منابع مالی، نحوه انحلال حزب و سایر موارد مصرح در این قانون می‌باشد .

۱۳ـ کمیسیون احزاب: کمیسیون موضوع ماده (۱۰) این قانون است .

۱۴ـ مجوز اولیه: مجوز موقتی است که جهت تحصیل شرایط لازم برای صدور پروانه فعالیت نهائی حزب توسط کمیسیون احزاب صادر می‌شود .

۱۵ـ پروانه فعالیت نهائی: مجوزی است که به موجب آن حزب اجازه دارد تا براساس مرامنامه و اساسنامه و در چهارچوب قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت کند .

۱۶ـ دبیرخانه کمیسیون: تشکیلات اجرائی کمیسیون احزاب می‌باشد که زیر نظر کمیسیون انجام وظیفه می‌کند .

تبصره ـ تشکلهای اقلیت‌های دینی موضوع اصل سیزدهم (۱۳) قانون اساسی ، تشکیلاتی مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی می‌باشند که هدف آنها حل مشکلات و بررسی مسائل دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت است .

 در خصوص احزاب و تشکیلات آنان باید بپذیریم که یا تشکیلاتی عمل می نمایند یا بی قاعده و بدون تشکیلات عمل می کنند معمولاً احزاب سیاسی چنانکه در جامعه بین الملل و دیگر کشورها روال و رویه می باشد معمولاً برای اعضای حزب خویش شناسنامه حزبی صادر می کنند یعنی هر کسی که دارای کارت شناسایی حزب مورد دلخواه خود باشد در انتخابات ، دیگر نیازی به قید نام نماینده خود نیست بلکه صرف استفاده از کارت الکترونیکی مزبور حکایت از رای دادن به نماینده آن حزب است . هرچند شناسنامه حزبی مزبور  قابلیت تغییر عقیده و عضویت به حزب مقابل را داشته و همچنین قابلیت ابطال و خروج از حزب مورد نظر .  دومین خصیصه ای که برای شناسنامه حزبی احزاب موصوف می توان نام برد ارزش آن و معیار ارزش شخصیت عضو احزاب بر مبنای آن است یعنی چه بسا کسی که دارای چنین شناسنامه حزبی است ۱۰۰ رای داشته باشد و فردی دیگر ۱ رای . در واقع  این موضوع به  موقعیت شخصیتی و  اجتماعی افراد  باز می گردد  برای مثال  کسی که  دارای تحصیلات عالیه دانشگاه  و مدرک دکترا  باشد  با فردی که فاقد تحصیلات و موقعیت اجتماعی  و حتی  بعضاً  کارتن‌خواب است  در  رای گیری  مساوی  فرض نمیشوند . ممکن است فرد کاندیدا به صرف حمایت عده قلیلی از افراد تحصیل کرده و دارای حق رای اینچنینی در مقابل کاندیدای دیگر که افراد ضعیف زیادی از سطح جامعه از وی حمایت کرده‌اند پیشی گرفته و برنده انتخابات شود .  این موضوع در سال های اخیر به دغدغه فکری حقوقدانان و سیاسیون در راستای آیه شریفه قرآن کریم که می فرماید : هل یستوی اصحاب الجنه و المیمنه / آیا اهل بهشت و جهنم با یکدیگر برابرند ، مبدل گشته است ، که به نظر شایسته می‌رسد برای این موضوع و اعتبار بیشتر به آرایی که از سوی افراد فرهیخته و تحصیل کرده جامعه در حمایت از یک کاندیدا صادر می شود با فردی که مورد حمایت افراد ضعیف و چه بسا لاابالی جامعه قرار میگیرد قائل به تفریق و تفاوت شویم که مستلزم بررسی‌های جامع و کامل کارشناسانه در این خصوص از سوی جامعه حقوقی و کارشناسان مسلم این عرصه و نهایتاً تقنین از طریق مجلس شورای اسلامی و طبعاً تایید شورای محترم نگهبان است .

ج) ایرادات و چرا و چگونه های زیادی که در اذهان است :