مهدی فاتحی نیا

نمایندگی مردم قبل و بعد از انتخابات

یکی از سوالهای مردم این است که چرا افراد بعد از رای آوردن مردم را فراموش می کنند. این که همه نماینده ها عوض می شوند و از مردم فاصله میگیرند درست نیست. ولی تا حد زیادی این اتفاق رخ می دهد که یکی از دلایل اصلی آن بر میگردد به مسائل قبل از انتخابات.

به نام خدا

من و حرف مردم،

" چرا افراد بعد از رسیدن به قدرت عوض می شوند"

اواخر تابستان بود که نزد یکی از بزرگان شهر رفتم و به وی عرض کردم که قصد دارم به خاطر معضلاتی که درجامعه داریم در انتخابات شرکت کنم. ایشان فرمودند که کار خوبی است ولی چون مردم شناخت زیادی از شما ندارند و شما هم مردم را خوب نمی شناسید کار سختی است. از طرفی هزینه تبلیغات انتخابات بسیار سنگین است و از عهده یک نفر معمولی برنمی آید. با خودم تصمیم گرفتم که در فرصت چند ماهه به میان مردم رفته و با آنها صحبت کنم. سعی کردم که با افراد مختلف در محله های مختلف و از هر قشری رو در رو صحبت کنم. باید اعتراف کنم که تجربه بسیار ارزشمندی برای بنده بود ونگاهم به جامعه و مشکلات آن را تا حد زیادی باز کرد. تازه متوجه شدم که پذیرش مسئولیت کار خیلی سختی است و هر انسانی که بتواند کاری انجام دهد و از پذیرش مسئولیت شانه خالی کند مرتکب گناهی نابخشودنی شده است. افرادی که با آنها صحبت کردم هر کدام مسائل و مشکلات خاص خودشان را داشتند. اما برخی دغدغه های مشترک هم وجود داشت. یکی از نکاتی که اکثرا به آن اشاره می کردند این بود که، چرا افراد بعد از رای آوردن عوض می شوند و مردم را فراموش می­کنند؟ از کجا معلوم که شما هم مثل بقیه عوض نشوید؟ 

این که همه افراد بعد از به قدرت رسیدن مردم را فراموش می کنند درست نیست. اما باید بپذیریم که در بسیاری موراد البته با درجه متفاوت این اتفاق می افتد. برای این مساله دلایل زیادی وجود داردکه یکی از آنها برمی گردد به شرایط قبل از انتخابات. واقعیت این است که ملاکهای انتخاب مردم و عملکرد ضعیف احزاب، باعث شده که یکی از راههای برنده شدن در انتخابات تبلیغات پر زرق و برق و شعاری است. در برخی مناطق جا افتاده که تا از کاندیدا یک شام یا ناهار نخورند به او رای نمی دهند. یکی دیگر از راهها هم وابستگی به یک جریان سیاسی یا افراد صاحب نفوذ است. در چنین شرایطی افرادی که دارای ثروت چندانی نیستند یا به جریانهای سیاسی و مراکز قدرت خاصی وابسته نیستند، نمی توانند به سادگی دیدگاههای خود را برای مردم بیان کنند و خود را در معرض رای مردم قرار دهند. این موضوع سبب می شود که افراد حتی قبل از انتخاب شدن وامدار و مدیون جریان سیاسی خاص یا افراد ثروتمند و صاحب نفوذ شوند. البته اگر آن جریان سیاسی با مردم ارتباط داشته باشد و پیگیر مطالبات مردم باشد، بسیار خوب است و در واقع نماینده مردم بهتر می تواند پیگیر حق آنها باشد. اما متاسفانه در بسیاری موارد بین خواسته مردم و جریانهای سیاسی تعارض منافع پیش می آید و نماینده مردم مجبور است که دست به انتخاب بزند. در برخی موارد هم افراد با حساب سود و زیان مادی وارد این رقابت می شوند و خود به خود بعد از قبولی به فکر جبران هزینه های می افتند که باعث ایجاد فساد اقتصادی و اداری می­شود. برای حل این مشکل چند راه وجود دارد که اگر همزمان مورد توجه قرار گیرد می توان به حل آن امیدوار بود. مهمترین قدم این است که نخبگان جامعه با کار فرهنگی و روشنگری سعی کنند ملاکهای انتخاب مردم را اصلاح کنند. در تمام کشورهای پیشرفته مردم به برنامه ها و دیدگاههای شخص یا احزاب رای می دهند. در این کشورها قیافه ظاهری، وابستگی به افراد یا چهره های شناخته شده و حتی شعارهای کاندیدا ها مهم نیست یا کمتر اهمیت دارد. قدم دوم این است که برای تبلیغات انتخابات یک ساز و کار ارزان و همگانی فراهم شود و افراد بتوانند در یک فضای آرام و منطقی دیدگاههای خود را بیان کنند و مردم هم متناسب با افکار خود دست به انتخاب بزنند. 

البته این شرایط نباید باعث شود کسانی که حس می کنند می توانند کاری انجام دهند اما شرایط مالی آن را ندارند، منزوی شوند و وارد این عرصه نشوند. بهترین راه در شرایط فعلی این است که کسانی که دغدغه دارند با توکل بر خدا به با تلاش و جدیت و استفاده از روشهای کم هزینه و تاثیر گذار دیدگاههای خود را به گوش مردم برسانند. در این صورت بعد از قبولی تنها وامدار مردم هستند و بهتر می توانند پیگیر مطالبات مردم و جلو بردن دیدگاههای خودشان باشند.