مهدی فاتحی نیا

چرا نمیتوانیم با هم حرف بزنیم؟

یکی از معضلات امروزه جامعه ما این است که افراد و گروههای سیاسی کمتر حاضر می شوند در یک موضع برابر راجع به یک موضوع خاص به بحث و گفتگو بپردازند. این مساله باعث میشود که هر انسانی به این نتیجه برسد که باید قدرت داشته باشد یا فریاد بزند تا سخنش شنیده شود.

بسمه تعالی

چرا  نمی­توانیم با هم حرف بزنیم؟

در روزهای پایانی آبان ماه دوره بسیار سختی بر کشور و جامعه ما گذشت. آسیبهای مادی و معنوی زیادی به مردم وارد شد. خسارتهایی که این نا آرامی­ها برجای گذاشت قطعا باعث ایجاد فشار مضاعفی بر مردم و دولت خواهد شد. همچنین باعث ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به سخنان مسئولین شد که در بلند مدت آثار بدی بر روابط نظام و ملت خواهد داشت. حال سوالی که پیش می­آید این است که، آیا واقعا همه این حوادث غیرقابل اجتناب بود؟ آیا نمی­شد از تبعات منفی مساله قیمت بنزین تا حدی جلوگیری کرد؟ قطعا جواب این سوالها منفی است. این اتفاق و مسائل مرتبط با آن نشان داد که ما در فرهنگ عمومی خود دارای یک ضعف بزرگ هستیم. این نقطه ضعف هم چیزی نیست جز فرهنگ گفتگو با هم. عده ای بیان می­کنند که دولت بر اساس تجربه قبلی ترجیح داده که به یکباره این تغییر نرخ را اعلام نماید. با فرض قبول این استدلال، چرا بعد از آن و با وجود دیدن واکنش مردم کسی حاضر نشد مستقیما با مردم صحبت کند و آنها را توجیه کند یا از میزان نارضایتی آنها بکاهد؟ متاسفانه این مشکل در بین توده مردم هم وجود دارد و هرگونه فرصت اعتراض یا بیان دیدگاه را تبدیل به یک خشونت می­ کند و مشکلات را دوچندان می­ کند. وقتی دو نفر یا دو گروه با هم حرف نزنند به مرور فاصله بین آنها زیاد می­ شود و نمی ­توانند همدیگر را درک کنند. چیزی که متاسفانه در رابطه دولت-ملت کشور ما رخ داده و باعث شده که دولت برخی تصمیمهایش را یا به اطلاع مردم نرساند یا وقتی اطلاع دهد که همه چیز قطعی شده است. این معضل حتی در روابط خانوادگی ما هم وجود دارد. در بسیاری از خانواده ها زن و شوهر کم با هم صحبت می­کنند که این باعث می­شود همدیگر را به خوبی درک نکنند و کار به سردی روابط و جدایی می­کشد. حتی گروههای سیاسی ما هم این مشکل را دارند. در بیشتر کشورهای پیشرفته، گروههای سیاسی در مورد مسائل مهم کشور با هم گفتگو و تعامل دارند و به همین دلیل در مقابل طرفهای خارجی دارای یک نظر واحد هستند. اما در کشور ما گروههای سیاسی و اجتماعی کمتر حاضر می شوند با هم گفتگو و همفکری داشته باشند. به همین دلیل بسیاری از مسائل مانند پرونده هسته ای تبدیل به یک چالش بلند مدت برای کشور می­ شود، در صورتی که خیلی راحت­تر میشد آن را حل کرد و به مسائل دیگری پرداخت. در این شرایط کسانی که احساس کنند برای سخن آنها گوش شنوایی وجود ندارد به سمت توسل به خشونت یا احساس نا امیدی حرکت می کنند که هردو حالت برای آینده کشور زیان بار خواهد بود. اگر نخبگان و بزرگان  جامعه بتوانند با هم گفتگو کنند روی عموم مردم هم تاثیر خواهد گذاشت. در غیر این صورت مشکلات جامعه ما هیچگاه به طور اساسی حل نخواهد شد.