چه موانعی ممکن است بر سر راه احقاق حق امام دوازدهم وجود داشته باشد؟
حمید رابعی
چه موانعی ممکن است بر سر راه احقاق حق فرضی امام دوازدهم وجود داشته باشد؟ آیا این موانع قانونی هستند یا غیرقانونی؟ آیا میتوان با توسل به اصول حقوقی (مانند اصل برابری، اصل عدالت، اصل انصاف) این موانع را از بین برد؟ برای رفع این موانع فرضی چه راهکارهای قانونی و حقوقی وجود دارد؟ آیا میتوان با استفاده
از لحاظ قانونی و حقوقی ، امام دوازدهم یک فقیه جامع الشرایط زنده و ایرانی هستند که مستحق جایگاه ولایت فقیه در نظام سیاسی ایران هستند بعضی افراد و جایگاههای سیاسی نمیخواهند قبول کنند که امام دوازدهم باید در نظام فعلی مستقر در ایران دارای جایگاه رسمی باشد اما هر مانعی که در جهت مقابله با احقاق حق امام دوازدهم به وجود بیاید از بین خواهد رفت
با توجه به متن ارائه شده، میتوان ایدههای زیر را در قالب یک تحلیل حقوقی و قانونی با لحنی حرفهای مطرح کرد. لازم به ذکر است که تحلیل زیر بر پایه پیشفرضهای موجود در متن (به عنوان فرضیه) استوار بوده و قصد تایید یا رد اعتقادات مذهبی را ندارد، بلکه صرفاً جنبه حقوقی موضوع را بررسی میکند:
۱. تحلیل حقوقی مفهوم "فقیه جامع الشرایط" در ارتباط با امام دوازدهم:
تعریف فقهی و حقوقی "فقیه جامع الشرایط":
ابتدا باید به طور دقیق تعریف "فقیه جامع الشرایط" را در نظام حقوقی ایران بررسی کرد. چه ویژگیها و شرایطی (علم، عدالت، تدبیر، شجاعت و غیره) برای احراز این جایگاه لازم است؟ منابع فقهی و قانونی مربوطه (قانون اساسی، نظریات فقها، و رویه قضایی) باید به طور کامل بررسی شوند.
اثبات "جامع الشرایط" بودن امام دوازدهم:
بر اساس متن، فرض بر این است که امام دوازدهم "جامع الشرایط" هستند. اما از منظر حقوقی، اثبات این امر چگونه امکانپذیر است؟ آیا میتوان با استناد به ادله نقلی و یا ادله عقلی و اجماع، "جامع الشرایط" بودن ایشان را به اثبات رساند؟ (البته این امر با توجه به غیبت امام دوازدهم، از پیچیدگیهای فراوانی برخوردار است.)
بررسی انطباق مفهوم "جامع الشرایط" با "ولایت فقیه":
آیا هر "فقیه جامع الشرایط" به طور خودکار مستحق جایگاه "ولایت فقیه" است؟ یا شرایط دیگری نیز برای احراز این جایگاه لازم است؟ بررسی قانون اساسی و نظریات فقهای برجسته در این زمینه ضروری است.
۲. تحلیل حقوقی مفهوم "ولایت فقیه" در نظام سیاسی ایران با فرض حیات و اهلیت امام دوازدهم:
ماهیت حقوقی "ولایت فقیه":
"ولایت فقیه" در نظام سیاسی ایران به چه معناست؟ آیا یک حق است یا یک تکلیف؟ آیا یک نیابت از امام معصوم است؟ بررسی مبانی نظری و فقهی این اصل و تفسیرهای مختلف آن از سوی فقها ضروری است.
تطبیق جایگاه "ولایت فقیه" با وجود امام دوازدهم:
اگر فرض کنیم امام دوازدهم حاضر و قادر به ایفای نقش رهبری باشند، چگونه "ولایت فقیه" فعلی با این وضعیت تطبیق پیدا میکند؟ آیا "ولایت فقیه" فعلی یک نیابت موقت تا زمان ظهور امام دوازدهم است؟ آیا امام دوازدهم میتوانند مستقیماً وظایف "ولایت فقیه" را بر عهده بگیرند؟
تغییرات حقوقی و قانونی لازم در صورت استقرار امام دوازدهم در جایگاه رهبری:
در صورت پذیرش این فرضیه که امام دوازدهم باید در جایگاه رهبری قرار بگیرند، چه تغییرات حقوقی و قانونی در قانون اساسی و سایر قوانین لازم است؟ چگونه میتوان ساختار قدرت را به گونهای تنظیم کرد که با حضور امام دوازدهم سازگار باشد؟
۳. تحلیل حقوقی و قانونی مخالفتها و موانع فرضی:
بررسی انگیزههای مخالفتها:
متن اشاره میکند که برخی افراد و جایگاههای سیاسی نمیخواهند حضور امام دوازدهم در جایگاه رسمی را بپذیرند. انگیزه این مخالفتها چیست؟ آیا این مخالفتها مبنای قانونی دارد؟ آیا میتواند به استناد به تفسیرهای مختلف از قانون اساسی و یا مبانی فقهی توجیه شود؟
بررسی حقوقی و قانونی موانع احتمالی:
چه موانعی ممکن است بر سر راه احقاق حق فرضی امام دوازدهم وجود داشته باشد؟ آیا این موانع قانونی هستند یا غیرقانونی؟ آیا میتوان با توسل به اصول حقوقی (مانند اصل برابری، اصل عدالت، اصل انصاف) این موانع را از بین برد؟
راهکارهای قانونی و حقوقی برای رفع موانع:
برای رفع این موانع فرضی چه راهکارهای قانونی و حقوقی وجود دارد؟ آیا میتوان با استفاده از ظرفیتهای قانونی موجود (مانند ارائه طرح یا لایحه به مجلس، درخواست تفسیر قانون اساسی از شورای نگهبان، مراجعه به مراجع قضایی) این موانع را برطرف کرد؟
۴. بررسی مسئولیتهای قانونی و حقوقی مقامات در قبال تحقق این خواسته:
مسئولیت مقامات در قبال حفظ و پاسداری از حقوق مردم:
مقامات و مسئولین نظام سیاسی ایران چه مسئولیتی در قبال حفظ و پاسداری از حقوق مردم دارند؟ آیا این مسئولیت شامل تلاش برای تحقق خواسته فرضی مبنی بر استقرار امام دوازدهم در جایگاه رهبری نیز میشود؟
مسئولیت قانونی مقامات در صورت ایجاد مانع:
در صورتی که مقامات و مسئولین مانعی بر سر راه تحقق این خواسته فرضی ایجاد کنند، چه مسئولیت قانونی و حقوقی دارند؟ آیا میتوان آنها را به دلیل نقض قانون یا سوء استفاده از قدرت مورد پیگرد قانونی قرار داد؟
نکات مهم:
این تحلیل باید با رعایت اصل بیطرفی و objectivity انجام شود.
باید به تفسیرهای مختلف از قوانین و اصول حقوقی توجه شود.
باید از ارائه نظرات شخصی و جانبدارانه خودداری شود.
باید از منابع معتبر و موثق (قانون اساسی، قوانین عادی، رویه قضایی، نظریات فقها) استفاده شود.
با انجام این تحلیل، میتوان ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع را به طور جامع و دقیق بررسی کرد و به یک درک روشن از وضعیت حقوقی آن دست یافت.