انصراف از صندوق ذخیره فرهنگیان
حمید رابعیاساسنامه ای که هیچکدام از اعضا را به عنوان سهامدار شرکتهای تابع صندوق ذخیره قبول ندارد و بخش بالایی از سود شرکتهای تابعه صندوق ذخیره فرهنگیان فقط بین هیات مدیره صندوق و شرکتهای تابع و دفاتر استانی آن تقسیم میشود را باید آتش زد
با توجه به تحلیلهای تکنیکال انجام شده بر روی بازدهی صندوق ذخیره فرهنگیان طی ۲۵ سال فعالیت ، اینجانب حمید رابعی به شماره پرسنلی ۳۰۷۷۲۸۵۶ شاغل در آموزش و پرورش ناحیه ۷ مشهد و پس از ۱۶ سال عضویت در این صندوق ، امروز ۹۹/۰۳/۲۰ انصراف خود را از عضویت در این صندوق اعلام مینمایم . متاسفانه درصد بالایی از منافع و دارایی این صندوق با توجه به اساسنامه موجود به جای توزیع عادلانه میان اعضاء در اختیار هیاتهای مدیره ۳۰ شرکت تقسیم شده و هیچگونه بازدهی اقتصادی معقول و منطقی در مقایسه با راندمان موجود در بازار سرمایه نیز در اینده برای اعضاء نمیتوان متصور بود . لذا ضرر ظاهری ناشی از انصراف از صندوق ذخیره فرهنگیان پس از ۱۶ سال عضویت را در برابر منفعت سرمایه گذاری در سایر بازارها ، بسیار اندک و قابل اقماض میدانم و از سایر همکارانم هم میخواهم هر چه سریعتر از این صندوق انصراف خود را اعلام نمایند.
مطمئنا با انصراف تمام اعضاء و تصفیه حساب با صندوق ذخیره فرهنگیان ، اولین سئوالی که مسئولان بی برنامه و طماع باید به پیشگاه دستگاه عدالت و وجدانهای جامعه پاسخ بدهند حجم بالای ارزش داراییهای به جامانده در این صندوق خواهد بود که در اساسنامه فعلی هیچ گونه پیش بینی برای مالکیت آن به نفع مالکان اصلی آن یعنی فرهنگیان نشده است
همکاران گرامی در صورت نیاز به توضیح بیشتر در این خصوص میتوانند از مطالب بخش اقتصادی سایت اینجانب به آدرس rabei.ir نیز بازدید به عمل آورند
اخیرا برخی سایتهای خبری و اقتصادی طی مقالاتی با عنوان “سهم معلمان از سود و زیان صندوق ذخیره فرهنگیان چیست؟” یا “رمز و راز صندوق ذخیره فرهنگیان چیست؟” به رابطه حقوقی بین صندوق ذخیره فرهنگیان و اعضاء آن پرداخته و در پایان نتیجه گیری کرده اند که فرهنگیان سهامدار شرکتهای زیر مجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان نیستند و در سود آنها و ارزش دارایی آنها نیز نباید سهیم باشند .
فارغ از انگیزه نگارنده این نوع مقالات نخستین سئوالی که در اذهان فرهنگیان با شنیدن این مطالب مطرح خواهد شد این خواهد بود که چه کسانی به خود جرات داده اند تا مالکیت شرکتهایی که با پول فرهنگیان خریداری شده است را از ایشان سلب کنند .
قطع به یقین این مطلب را یا یکی از مدیران صندوق ذخیره نگاشته اند یا به سفارش یکی از مدیران نگاشته شده است و چیزی که مسلم است اکثر غریب به اتفاق فرهنگیان تا ۵ درصد حقوق خود را بعضا به صورت اجبار به عنوان سهام به این صندوق واریز کرده و میکنند و عدم شفاف سازی در خصوص رابطه حقوقی بین صندوق و اعضا و استمرار این وضعیت نوعی سوء استفاده از عبارتهای حقوقی و عدم آشنایی اکثر جامعه فرهنگیان با این اصطلاحات و کاربرد حقوقی آن است.
استفاده از عبارت صندوق برای این موسسه مالی با توجه به کاربرد آن برای صندوق های سرمایه گذاری فعال در بورس سرمایه چیزی جز سوء استفاده از کلمات و بازی با بار معنایی آن که به ضرر اعضا تمام خواهد شد نیست
۱- متاسفانه مدیریت محترم روابط عمومی صندوق گزارشهای کارشناسان اقتصادی را فاقد ارزش خبری دانسته است اما جوابی بلند بالا برای برخی سایتهای خبری ارسال کرده که خوب معلوم نیست چرا به گزارش فاقد ارزش پاسخ داده شده و در آخر پاسخ نیز درخواست کرده که رسانه ها مسئولیت پذیر باشند که توصیه خوبی است اما کاش همه مسئولیت پذیر باشند نه تنها رسانه.
۲- در خصوص عدم استقلال صندوق هم باید به بند ۱۲ و ۱۳ اساسنامه رجوع کرد که صریحاً انتخاب هیأت امناء توسط وزیر آموزش و پرورش است و اعضاء در آن نقشی ندارند و تأیید صورت های مالی و تعیین مدیر عامل و بازرس هم با هیأت امناء است یعنی باز هم اعضاء حق عضویت واریز می کنند اما هیچ نقشی ندارند و این اساسنامه مصوب اسفند ۹۲ است یعنی اشکالات طبق خواسته صریح فرهنگیان برطرف نشده که بتواند ناظر یا عضو هیأت امنا در صندوق داشته باشند.
۳- اگر بپذیریم که کانون صنفی معلمان ایران نماینده صنفی فرهنگیان کشور است سخنگوی این کانون در مصاحبه با سایت جماران (دهم اسفند سال ۹۳ ) اظهار داشته است که عملکرد صندوق بسیار ضعیف است و اعضا از عملکرد آن رضایت ندارند و سود صندوق از سود بانک ها هم کمتر است و همچنین اساسنامه ایراد دارد حال دیگر باید از چه کسی نظرسنجی کرد تا نارضایتی مشخص شود؟
البته سیدحسین نقوی رییس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی نیز در تاریخ ۲۲ آذر ماه سال ۹۳ از شفاف نبودن رابطه صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه انتقاد کرده که باز هم گواه دیگری بر عملکرد نامناسب این صندوق است.
در ضمن اگر عملکرد مناسب بود که بحث تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از صندوق ذخیره فرهنگیان پیش نمی آمد و قوه قضاییه جلوی ثبت صورتجلسه افزایش سرمایه بانک سرمایه را نمی گرفت و سازمان بورس هم نماد این بانک را متوقف نمی کرد .
۴- شهاب الدین غندالی مدیر عامل بازداشتی صندوق ذخیره فرهنگیان در آبان ماه سال ۹۳ طی مصاحبه ای سود سال مالی ۹۳ را حدود ۹۵۰ میلیارد تومان و دارایی مؤسسه را حدود شش هزار میلیارد تومان عنوان کرده اند که خبر از بازدهی حدود ۱۵ درصدی این مجموعه دارد و استناد رسانه ها به همین مصاحبه بود وگرنه طبق ماده ۹ اساسنامه که سرمایه صندوق کلا سه میلیون تومان است و قابلیت استفاده برای محاسبه بازدهی ندارد .
صندوق ذخیره فرهنگیان با دور زدن قوانین طی مدت فعالیت خود سرمایه و اندوخته فرهنگیان را مصادره و منافع آن از سوی دولت به یغما میرود
در حالی که هرماه سهم هر فرهنگی در صندوق ذخیره فرهنگیان از سوی مسئولان به میزان یک وعده غذا عنوان میشود لیکن محاسبه کارشناسان اقتصادی نشان دهنده اجحاف در حق فرهنگیان در این صندوق است
چراکه به ازای هربار واریز سهام از سوی فرهنگیان فقط یکبار به آن سود تعلق گرفته در حالی که اصل سرمایه موجود در صندوق هر سال شامل سود خواهد شد
به عبارت دیگر اگر سود سهام واریزی از سوی فرهنگیان در پایان هر سال به عنوان سرمایه در اختیار صندوق ذخیره قرار میگیرد ، پس چرا این سرمایه در سالهای بعد هیچ سودی برای سپرده گذار اصلی آن یعنی جامعه فرهنگیان نداشته است.
در نمونه بارز این کلاهبرداری عریان میتوان به ارزش افزوده حاصل از شوک اقتصادی در سال ۹۷ اشاره کرد ، چرا که طی یک سال، ارزش سهام تمام شرکتهای تابعه صندوق ذخیره فرهنگیان حدود سه برابر سال قبل از آن رشد کرد در حالی که از این ارزش افزوده کمترین فایده به سهامداران اصلی تعلق گرفت.
یک محاسبه ساده حجم عظیم کلاهبرداری از سهامداران را طی مدت فعالیت صندوق ذخیره فرهنگیان مشخص نموده و بزرگترین اختلاس در اقتصاد ایران را معرفی میکند که امید است در جریان رسیدگی به اختلاس در بانک سرمایه از سوی قوه قضائیه به آن پرداخته سود
مسلما ۵ درصد از حقوق ماهیانه فرهنگیان که به عنوان سهام در این صندوق ، ذخیره میشود از آنجا که به عنوان سرمایه در اختیار این موسسه مالی قرار دارد علاوه بر سود در سال نخست در سالهای بعد نیز شامل سود به مراتب بیشتر از سال نخست خواهد بود .
بررسی عملکرد سایر صندوقهای موجود در بازار سرمایه داخلی و خارجی با حق عضویت به مراتب کمتر از صندوق فرهنگیان و مقایسه آن با عملکرد گذشته صندوق ذخیره فرهنگیان میتواند به خوبی دلیل اعتراض حدود یک میلیون سهامدار این موسسه بزرگ مالی را روشن کند.