حمیدرضا طهماسبی زاوه

دور باطل در مبارزه با نظام های حکومتی

مبارزات ما با رژیم ها ونظام های حکومتی  کار امروز ودیروز نیست.  هر حکومتی در طول تاریخ به محض استقرار، همان راهی را برمی‌گزیند که با آن مبارزه نموده است.

دور باطل

مبارزات ما با رژیم ها ونظام های حکومتی  کار امروز ودیروز نیست.  هر حکومتی در طول تاریخ به محض استقرار، همان راهی را برمی‌گزیند که با آن مبارزه نموده است.

فردوسی در داستان ضحاک به این دورباطل اشاره کرده است . بنابراین روایت فریدون که با همراهی کاوۀ آهنگر برای مقابله با ظلم وفساد ضحاک ستمگر به مبارزه  برمی خیزد پس از پیروزی و استقرار حاکمیتش  درنهایت همان راه ضحاک را ادامه می دهد.

در تاریخ معاصر ما نیز با ظهور اولین نسل از روشنفکران ،  مبارزه با شاهان قاجار شروع شد که منجر به استقرار نظام مشروطه گردید. پس ازگذشت اندکی ازاین جریان  واز دل همین نظام مشروطه،

 رضاشاهی قد علم کرد که تفاوت چندانی با شاهان قاجار نداشت . او  عمر سلطنتش پایان گرفت و قدرت به ولیعهد رسید ، مبارزات  مصدق  با شاه علیرغم اختلالات اندکی  که در مسیرسلطنت او ایجادشد           ولی درنهایت به استمرارحکومت محمدرضا شاه  انجامید.

 سازمان ها ، احزاب ،نویسندگان ، شاعران ، معلمان ، فرهنکیان ، بازاریان ،فعالان ومبارزان مذهبی وسیاسی با شیوه ها و روش های  مختلف بصورت  پنهان و آشکار به مبارزه  با شاه پرداختند ودراین راه ازخسارت های مالی و صدمات جسمی وروحی و حتی فدا کردن جان خود نیز  دریغ نورزیدند. 

ما که  درآن زمان دانش آموز دبستان بودیم معلم سرکلاس،  ماهی سیاه کوچولو نوشتۀ صمد بهرنگی را برای ما می‌خواند یعنی به ما می‌گفت: باید با ظلم وفساد شاه مبارزه کرد. و سه قطره خون صادق هدایت مارا برآن ‌داشت که بایدبرای این مبارزه خون داد ونوشتۀ آری اینچنین بود برادر دکترشریعتی مارا درعزم خود برای مبارزه باشاه ازهرزمان دیگری مصمم تر‌کرد. لذا مبارزه کردیم،خون دادیم وشاه رفت.

پس از سقوط شاه ،سازمان ها ، احزاب و تمامی افرادی که برای مقابله با ظلم و فساد شاه مبارزه کرده بودند تا مدت ها برای تشکیل حکومت با هم به مبارزه برخاستند و درنهایت به استقرا رنظامی دیگر منجرشد

اکنون  نیز مخالفان داخلی و خارجی این نظام طبق معمول  وبا ادعای  همیشگی مبارزه با ظلم وفساد، دهه ها ست  مبارزه  راشروع نموده اند. تا شاید نظامی دیگر و باز ظلم وفسادی دیگر ودوباره  مبارزه با ظلم وفسادی دیگر... این دور باطل نه تنها در دویست سالۀ اخیر که از خیلی زمان ها دورتر به جریان مبارزاتی خود  تاکنون ادامه داده و نتیجۀ این مبارزات همیشه روز از نو روزی نو یا آش همان  آش و کاسه همان کاسه بوده است. چرا؟  چون  ما همیشه با رژیم مبارزه کرده ایم نه در رژیم. 

آدم ها با هم فرقی ندارند وقتی تفاوتی بین آدم ها نیست  لذا رفت و آمد آنها مشکلی را حل نخواهد کرد. مبارژه با رژیم یعنی مبارزه با آدم هایی که درحال حکومتند ولی مبارزه در رژیم یعنی مبارزه با راه و روش  آدم هایی که درحال حکومتند.  وقتی با راه  و روش  آدم هایی  که حاکم اند مبارزه شد و راه و روش ها اصلاح شد هر آدمی که در مسیر این راه و روش قرار گیرد بناچار همان راه را می پیماید.

عدالت وآزادی اگر در نظامی نهادینه شود  آدم های حکومت ناچارند درهمین  مسیر قدم بردارند. مبارزه علیه حکومت ها وسقوط آنها بارها تجربه شده  و جز نا امنی  هیچ نتیجه ای به همراه نداشته است 

 لذا  می توان با حفظ  نظام ها  به اصلاح راه و روش  پرداخت . با رفرم  نظام ها حفظ می‌شوند و حفظ نظام ها  دستآوردهای زیادی دارد مثل امنیت ، و امنیت در هرجامعه زمینۀ   توسعه وترقی و پیشرفت  است.